.
اينها همان چيزهايي هستند که او آنها را ثبت مي کرد
حتي اينها مال چندين سال پيش است...
دفترچه مادرم!
(قسمت 24)
اين از آنها نيست.اينها مال بانو هن است
اما چرا يانگم آن را دارد...
اين درباره ي آشپزي است,پس او
روش پختنش را بياموزد
و در اين کتابها فقط کالا هاي
و نه چيزهايي را که بانوان قصر
اين ها را برگردان
باشه
شما مطمئن هستيد؟
من مطمئن نيستم که چه چيزي
اما اين کتاب ها چيز هاي جديدي نيستند
و اگر چيزي هم وجود داشته باشد,
يانگرو,تو بايد مراقب کارهاي يانگم باشي
يونگ سنگ,آيا تو کتابها ي من را نديدي؟
کتابها ؟
بله.کتابهاي حسابرسي
آنها ناپديد شدند
واقعا؟ آيا تو دنبال آنها گشتي؟
ممکن که تو آنها را جاي ديگري گذاشته باشي
نه
آيا ممکن که تو بخاطر گم شدن آنها
بهتر که تو الان به او اطلاع بدهي
ممکن که يانگرو آنها را برداشته باشد
چرا او؟
آيا او براي اين کار دليلي داشته است؟
اين يک آزار
چي شده؟
مشکل چيه؟
بانو,راستش...
من کتابهاي حسابرسي را گم کردم
نه,او آنها را گم نکرده
دزديدن؟
بله.يانگ آنها را در
اما آنها دزديده شدند وقتي که
من متاسفام
بسيار خوب.آنها دوباره کتابها را بر مي گرداند
آدم هايي که عصبي هستند از اينکه
اما آن کتابها بر اساس اسناد بايگاني شده اند
آيا شما آن کتاب ها را پس مي گيريد؟
چي؟
اين ها...
چرا من بايد آن ها را پس بگيرم؟ چرا؟
يانگرو,دفترچه ي من کجاست؟
من...تو درباره ي چه چيزي حرف مي زني؟
يانگرو,آنها را برگردان
اگر من مي خواستم آنها را ببينم,من از تو اجازه مي گرفتم
پس چرا من بايد آنها را برداشته باشم؟
چرا دفترچه تو را؟ تو هميشه سعي مي کني که
و الان که بانو هن بانوي اول
نه,اين درست نيست
فراموش کردي!من الان مجبورم که کار بکنم
و تو کار ديگري انجام مي دهي
و براي اينکه يانگم خيلي خوبه بانو هن
و او فقط به من مي گويد
تو چيکار مي کني؟
نه اين مال تو نيست!
پس آيا اين مال تو است؟
بله,آن مال من است!آن را بده!
پس بگذار ببينم اگر خط تو است
که آنها را زماني که بانوي خدمتکار بوده است نوشته است
سعي داشته که به او...
ورودي و خروجي به قصر نوشته شده است
براي خودشان استفاده مي کردند
را از ميان اين اسناد او قصد دارد پيدا کند
او آنها را بايد به خوبي مخفي کرده باشد
و تو گيوميونگ,بايد مراقب کارهاي بانو هن باشي
که من اين زير گذاشته بودم...
از طرف بانو هن سرزنش بشوي؟
او هميشه ما را اذيت مي کند
آنها دزديدن
اتاقش گذاشته بود...
يانگم از اتاقش بيرون رفته بود
تو فعاليت هاي آنها را ثبت کردي آن کتاب ها را برداشته اند
و آنها آن کتاب ها را بر مي گرداند
آن براي من بسيار مهم است
براي اينکه ما هم اتاقي هستيم
من را بخاطر هر چيزي سرزنش بکني؟...
قصر شدند
اين کار را فقط به تو داده يانگم
که برو آب بياور!
آن را پس بده!